خانه تکانی و ماجراهای آن
متن زیر را به 2 منظور مینویسم . اگه تونستید حدس بزنید:
راستش دیروز وقتی رفتم خونه، دیدم انکه ازش میترسیدم داره سرم میاد. شما هم ممکنه در ملا عام بگید، عمراً ما تو ماجرایه خونه تکانی و این حرفا نیستیم و ...
ولی خودمونیم، مردایی را دیدم که قطر گردنشون اندازهی دوره کمر من بوده ، ولی خونه تکونی که این حرفا رو نداره، یا بایس با زبونه خوش شریک شد. یا بالاخره بایس، البته مشارکته آقایون، تو عملیاته شستن سرویسا و ظرفا و ... رو تو کلاسایه MSDS فهمیده بودم و با تستی که قبلاً انجام داده بودم کشف علمی بزرگی را میخوام ثبت کنم، که: اونایی که لاف می زنن ما اهله اینکارا نیستیم، بیشتر ZZ هستن، بگذریم...
تا به خود اومدم یه سطل آب و وایتکس و از این کوفته کا... لااله الا الله دادن دستمو گفتن اول دیوارا، تموم که شد همه جا برق میزد. دیدم یه تکه کوچک مونده که بهش گیر دادن و میگن با این کار کردنت، راستش شاکی شدم و حسه مردونم باعث شد مثه درپوش رو زودپز که فشارش میره بالا می زنه بیرون، گفتم بابا این همه جا تمیز شده شما فقط این تکه که، جا افتاده رو میبینی، بابا قبل از انتقاد یه جون و دلی بگو خسته نباشی بگو بعد اینجور حمله کن. در جواب شنیدم ، مگه تو تو وبت همین کارو نمیکنی، یه ذره فکر کردم دیدم حرفه حسابه، اول باید اگه دیواری تمیز شده تشکر شه، بعد راهه تمیز کردن جاهای مونده گفته شه، بعد نقد و حساب کشی شه، حرفه حسابه، جوابم نداره، ببخشید.
خوب، حدس زدید چی میخواستم بگم، اه بابا یه ذره فکر کنین. یعنی چی، موضوع روشن بود... چ ... لعنت بر شیطون، بازم دارم تخته گاز میرم. خوب بابا جون، قبلاً که گفته بودم ما روستاییا تندیم ولی منظوری نداریم. منظورم این بود:
-
اگه مدتی به وب سر نزدم و ننوشتم ببخشید، وقتم کمه و تا پایان سال سرگرمه کارای موندهام هستم.
-
ساله دیگه بیشتر سعی میکنم با طرحه کیسهای واقعی، تکنیکهای ارزیابی خطر و شناسایی ریسک در محوطههای ریلی را ارائه کنم شاید با اینکار کمکی هرچند کوچک به اشاعه فرهنگ ایمنی در سازمان های حمل و نقل ریلی را بنمایم.
اگه همدیگر رو تا ساله دیگه ندیدیم،
صد سال به این سالا ، ... عید شما مبارک ساله خوب و ایمنی داشته باشید.