کابوس مأمورین فنی راهآهن:
می خواهم خوابی که شب گذشته دیدم را، برایتان بازگو کنم:
در خواب دیدم که بعنوان متصدی ترافیک در پانل ایستگاه راهآهن تهران مشغول بکار هستم و هنگامیکه لکوموتیو منفصل شده از قطار ف1 مشهد که به خط 1 ایستگاه وارد نموده بودم را از خط 2 یعنی تنها خط آزاد ایستگاه به سمت دپو مراجعت میدادم، پشت سر آن نیز اجازه ورود قطار ف2 اهواز به خط 2 را دادم .
میدیدم که، قطار با سرعتی بیشتر از حد معمول وارد میگردد و در عین حال، لکوموتیوران دیزل جلویی یعنی لکوموتیو منفصل شده از قطار ف1 مشهد نیز به دلیل نامعلومی توقف نموده و مسیر را مسدود کرده بود و هرآن احتمال برخورد هولناکی بین آنها وجود داشت. که در همین زمان نیز ارتباط بیسیم دچار مشکل شده بود و من که به شدت ترسیده بودم با لکنت زبان فریاد میزدم. که خوشبختانه از خواب بیدار شدم و پس از دقایقی متوجه مجازی بودن شرایط شدم اما اضطراب ناشی از این کابوس تا صبح باعث آزارم شد.
چند نکته قابل تعمق :
· حداقل 15 سال از خاتمهی کار من در پانل میگذرد و بدون اینکه در طول 7 سال خدمت خود (به عنوان متصدی ترافیک)، عامل وقوع حادثهای شده باشم هنوز گاهی اوقات، کابوسهای این چنینی را میبینم.
· نمیدانم چرا علیرغم اینکه در دوران 4 سال مسئولیت کاری به عنوان معاون و رئیس اداره، که ممکن است بارها پیگیری ناکافی، اغماض برخی موارد یا حتی تصمیم نادرست من، باعث ایجاد ضرر و زیان به سازمان شده، کابوسی در این موارد را نمیبینم.
· انجام مانورهایی نظیر آنچه در شرح فوق گفتم، تقریباً عرف کاری همهی ایستگاههای تشکیلاتی است و ممکن است خدای ناخواسته در عالم واقعی اتفاق افتاده و فاجعهای را رقم زند، کمااینکه بارها شاهد برخوردهایی در ایستگاههای مختلف بودهایم.
· انصافاً باید شرایط کار و دستمزد مأمورین فنی، مورد تجدید نظر قرار گیرد.
حرف آخر:
پذیرش به موقع هزینههای بهبود شرایط و تجهیزات کاری و مناسب نمودن نظام پرداخت دستمزد و همچنین ارتقائ آموزش کارکنان میتواند منجر به کاهش حوادث شود که در غیر اینصورت ضمن از بین رفتن جان آدمها و اموال عمومی باعث کابوس مدیران ارشد سازمان خواهد شد. چه از بعد وجدانی و چه پاسخگویی به قانون، کمااینکه در فاجعهی انفجار قطار باری در ایستگاه خیام تجربهای تلخ را نمودهایم.