به بهانه خروج از خط توربوترن
لزوم برقراری تناسب در عملکرد صنعت حمل و نقل ریلی
از مزایای روش حمل و نقل ریلی وجود یک درجهی آزادی در سیر و امکان بکارگیری راحتتر از سیستمهای ایمنی و کنترل است و به همین علت راهآهن را یکی از ایمنترین روشهای حمل و نقل دانستهاند، اما محاسن دیگری نیز وجود دارد. از جمله: اصطکاک کم بین چرخ و ریل، امکان حمل انبوه و تناژ بالای محمولات و ظرفیت جابجایی تعداد زیاد مسافر، ...
که در شرایط خاص تمامی فرصتهای فوق میتوانند به تهدید، تغییر وضعیت دهند. بطوریکه یک درجه آزادی یعنی عدم امکان گریختن از مهلکهی برخورد، اصطکاک کم، یعنی افزایش طول خط ترمز، تناژ بالا، یعنی تشدید ضربه هنگام برخورد و تعداد مسافر زیاد یعنی تحمل ریسک بالای خسارات جانی، لذا باید با تدابیری سیاستهای ایمنی مناسب را وضع نمود.
زحمات شبانه روزی کارکنان پر تلاش راهآهن در دو خطه کردن مسیر تهران- مشهد و همچنین بکارگیری از سیستمهای علائم الکتریکی پیشرفته در این مسیر که با صرف مبالغ هنگفتی از منابع مالی و انسانی صورت گرفته، قابل تقدیر است و معنای نوسعهی حمل و نقل عمومی نیز همین است. یعنی، استفاده مناسب از سرمایههای ملی در جهت ارائهی خدمت مطلوبتر به استفاده کنندگان، اما نباید فراموش کنیم که یکی از ویژگیهای این صنعت که مدیریت در آن را دشوارتر از سایر صنایع مینماید. حساسیت در مشاغل است بطوریکه حتی در پائینترین سطح ردیفهای سازمانی، با وقوع یک خطا میتوان پیشبینی تحمل عواقب وخیمی را نمود و با توجه به این اصل سیستم مدیریت ایمنی که نمیتوان خطای انسانی ورودی به سیستم را صفر نمود. باید با اتخاذ راهکارهای مناسب مهندسی و مدیریتی و استفاده از تجهیزات کاشف و حسگرهای مخصوص، خطاهای انسانی را درجهی اول کاهش داد سپس با پایش خطاهای اجتناب ناپذیر و کشف بموقع آنها زمینه وقوع حادثه را از بین برد.
کسی نمیتواند شک کند که: افزایش سرعت از آمال تمامی صنایع حمل و نقلی است ، امروزه راهآهنهای پیشرفته دنیا، که سرعت عملیاتی بالای 300 کیلومتربرساعت را در دست دارند دنبال راههایی برای رقابت با هواپیما و حرکت با سرعت های بالای 500 کیلومتربرساعت هستند.اما پس از طی پلههای متوالی سیستم مدیریت ایمنی و اگر در این میدان، کسی بخواهد بدون پایه ریزی مناسب مراحل کاری، وارد شود. وقوع سوانح، پدیدهای دور از ذهن نخواهد بود که در آن هنگام، جان آدمهایی که به ما اعتماد کرده و با وسیلهی ما سفر میکنند به خطر میافتد و بطور حتم پاسخگویی به ندای درون، سهلتر از پاسخگویی به مراجع قانونی نیست.
در حال حاضر، لازمست؛ تا دوباره تصمیمات را بازنگری کنیم، برگشت از دستورات اشتباه و اصلاح رویههای کاری، شهامتی میخواهد که در وجود تصمیم گیرندگان پرتلاش این صنعت نهادینه است.
· حذف خدمهی قطار قبل از بکارگیری تجهیزات مناسب یعنی کاهش ایمنی.
· بکارگیری نیروهای پیمانی قبل از آموزش یعنی کاهش ایمنی.
· صدور جواز ترمز از مبدائ تا مقصد برای ناوگان فرسوده یعنی کاهش ایمنی.
· فقدان رویه مناسب بازرسی از خط و افزایش فراوانی شکستگی ریل یعنی کاهش ایمنی.
· بکارگیری افراد بازنشسته در مشاغل حساس، که، نیازمند به داشتن تواناییهای جسمانی و فکری است یعنی کاهش ایمنی.
· افزایش سرعت قطار در خطی که حتی طول تیرک راهبند برخی از گذرگاهها از عرض معبر کمتر است، یعنی کاهش ایمنی.
· ناتوانی در تأمین ضروریات ابتدایی نظیر چراغ علامت انتهای قطار، چراغ قوه، لباس کار و اموری از این دست، یعنی کاهش ایمنی.
· ....
نظرات:
مسببين اصلي حادثه |
«ن.ع» میگوید: |
«با سلام خدمت استاد عزيز جناب آقاي بوذري و با تشكر از ايجاداولين وبلاگ تخصصي در زمينه ايمني و سيروحركت.متاسفانه معرفي كردن حلقه آخر سانحه (لكوموتيوران،متصدي ترافيك،سوزنبان)به عنوان عامل اصلي بدون ريشه يابي علل سوانح به عادت هميشگي مديران و برخي اعضاي كميسيون عالي سوانح تبديل شده است.كه اين موضوع نشانه عملكرد ضعيفشان است.بطور مثال يكي از مسببين اصلي اين سوانح ميتواند مديركل خط وابنيه باشد چرا كه تقليل سرعتهاي فراوان و خسته كننده( كه عموما بايد موقت بوده و در اسرع وقت مرمت وبرچيده شوند) دائمي شده وهيچ حساسيتي هم در اين مورد نشان داده نمي شود.ويا مدير كل علائم كه خرابي هاي علائم به روندي دائمي وعادي بدل شده وهمينطور ساير مديران كه هركدام به نحوي در ايمني سيرو حركت نقش دارند ولي هيچگاه اين سوانح دامنگير آنها نميشود.ضمنا قرار گرفتن برخي مديران ناتوان در راس سازمان و تفسير مقررات بر اساس نظر شخصي عواقب بدتري را هم در پي خواهد داشت.خصوصي سازي بدون نظارت باعث شده به جاي اينكه شركتها خود را با قوانين ومقررات فني راه آهن وفق دهند راه اهن مقررات خود رابا منافع شركتها منطبق كند وحتي زير پا بگذارد.قبول تعهد بيش از توان واقعي باعث فشار بيش از حد به مامورين جهت نقض مقررات شده است..........» |