فرآیندهای زنجیره‌ای در وقوع حوادث ریلی

مردم تهران، طی روزهای گذشته در یک کارگاه آموزشی کاملاً مجهز، آگاهی‌‌های عملی در سطح بالای استانداردهای آموزشی را فرا گرفته و بدون توجه به جنس، سن، میزان تحصیلات و ... همگی آنان، مفهوم پدیده‌های زنجیره‌ای که در اثر آلاینده‌ها بوجود آمده و باعث تغییرات جوی می‌شوند را درک نمودند.

همه‌ی ما فهمیدیم که؛ گازهای حاصل از عملکرد خودروهایمان بهمراه خروجی دودکش نیروگاه‌های تولید برق در کنار آلایندگی صنایع، چگونه باعث ایجاد شرایط گلخانه‌ای شده و از سوی دیگر، استقراراین وضعیت مجدداً باعث تشدید وخامت اوضاع گردیده و عوامل مختلف چگونه به صورت تسلسلی و زنجیره‌ای بر یکدیگر تأثیر گذاشته و شرایط بحرانی را دامن می‌زنند.

ضمناً با توجه به تصمیمات کمیته‌ی اضطرار یاد گرفتیم که اگر تمهیدات مناسب از قبل پیش‌بینی نشده باشند هنگام تصمیم گیری حین شرایط بحران، چگونه مجبور به پذیرش حداقل‌ها خواهیم شد و هدف گذاری متمرکز به ماندن در شرایط اضطرار و یا حداکثر هشدار خواهد گردید.

با بیان مقدمه‌ی فوق‌الذکر و اظهار امیدواری و آرزوی درس گرفتن دست اندرکاران صنعت حمل و نقل ریلی از شرایط پیش گفته، ذکر نکات ذیل را خارج از فایده ندانستم.

 

·   تمرکزفعالیت‌های مدیریتی آن هم از نوع کلاسیک و سنتی و تنها بر سطوح عملیاتی سازمان و کارکنان سیروحرکت، نمی‌تواند متضمن حصول سطح مقبولی از ایمنی گردد. بطوریکه شاغلین فاقد انگیزه با سطح دستمزد ناکافی و شیفت‌های طولانی در واحدهای اجرایی به مانند خودروهای فرسوده‌ای هستند که اگر سوخت نامرغوب نیز به آنها داده شود، انتظاری بجز افزایش آلایندگی، توقع نابجایی خواهد بود.

·   وجود شرکت‌هایی با زمینه‌ی فعالیت‌های تأمین نیروی انسانی، خدمات، تعمیرونگهداری، آموزش و ... درصورتیکه فاقد صلاحیت‌های فنی لازم باشند. مانند وجود صنایعی هستند که به علت نظارت ناکافی بر روزآمدشدنشان محیط زیست را آلوده و تخریب می‌نمایند و همانطورکه گفته شد این در صورتی است که، آنان فاقد صلاحیت‌های فنی لازم باشند و بدا به زمانیکه قبل از واگذاری وظایف به بخش غیر دولتی اصلاً ندانیم؛ صلاحیت‌های فنی کدامند؟ قیمت تمام شده چقدراست؟ حجم فعالیت‌ها چه میزان است؟ حدود پاسخگویی چیست؟ سطح قابل قبول فعالیت‌ها کدام است؟ کیفیت نیروی انسانی چگونه ارزیابی خواهد شد؟ سود خالص چقدر باید باشد؟ شرکت چه میزان از این سود را باید سرمایه گذاری کند؟ و... .

·   ارزیابی نقش شاغلین واحدهای ستادی در ایجاد حوادث نیز از اهم موضوعاتی است که باید مدنظر باشد. بطوریکه مثلاً رشد بیش از حد یک بخش از سازمان، باعث بلعیده شدن اعتبارات شده و سایر واحدها، خصوصاً آنهایی که سرشان شلوغ است و نمی‌توانند حقوق خود را پیگیری نمایند محروم خواهند شد. مثلاً رایانه‌ای که باید در خدمت برنامه‌ریزی سیروحرکت قرار گیرد به بازی شطرنج مهندس بخش ... تخصیص می‌یابد، یا مثلاً تأمین هزینه‌ی سرسام‌آور فلان ماشین آلات خریداری شده که تنها نیمی از ظرفیت آن بکار گرفته شده از بودجه اضافه کار کارکنان تأمین می‌شود و یا هزینه‌ی نگهداری زیربنایی که حتی بکار برده نشده است از اعتبار بهسازی خطوط در دست بهره برداری جبران خواهد شد.

 

توجه به نکات فوق، نشانگر این حقیقت است که تمامی فرآیندهای موجود در صنعت را باید شناخت و تأثیر آنها بریکدیگر و نقش زنجیره‌ای آنها را کشف نمود. چه بسا که، کلید یافتن علل وقوع حوادث ریلی در مکانهایی دور از ایستگاه‌ها و فعالیت‌های سیروحرکت باشد و با تغییری مختصر در نحوه‌ی توزیع امکانات رفاهی سازمان، اصلاح مدیریت منابع انسانی، بودجه بندی مناسب، بهینه سازی روابط عمومی درون و برون سازمانی، تغییر نظام آموزش کارکنان و ... دستاوردهای مفیدی را به دست آوریم.

توجه: در صورتیکه این فرآیندها را مانند حلقه‌های یک زنجیر در نظر بگیریم شکی نیست که استحکام آن، به قوت هر حلقه و به تعبیری ضعیف ترین حلقه‌ی آن خواهد بود و چه بسا که نیروی انسانی شاغل در سطوح عملیاتی، گروه هدف نباشند و تصمیم سازان کانون توجه اصلی قرار گیرند.

در خاتمه شایان ذکر است که، این راهی نیست  جز رضایت به از بین رفتن مثلاً ده دستگاه لکوموتیو طی کمتر از یک سال و با کمی دقت مشاهده می‌شود که مشابه استراتژی کمیته‌ی اضطرار آلودگی هوای تهران، تلاش برای ماندن در شرایط هشدار است.

 

 






نظرات:



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی